عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
1 | 317 | aaazkamandooo |
![]() |
2 | 336 | 021_021 |
![]() |
27 | 1091 | hacked |
![]() |
0 | 265 | hacked |
![]() |
0 | 333 | hacked |
![]() |
0 | 297 | hacked |
![]() |
0 | 339 | hacked |
![]() |
0 | 312 | hacked |
![]() |
0 | 282 | hacked |
![]() |
3 | 484 | hacked |
![](http://up.gamerfa.ir/up/gamerfa/Gamerfa/Images/71236610994824436918.jpg)
![](http://up.gamerfa.ir/up/gamerfa/Gamerfa/Images/i0o9o7hdxq6me0jc374w.jpg)
![](http://up.gamerfa.ir/up/gamerfa/Gamerfa/Images/nc07l3g5tk76gfg8d291.jpg)
![](http://up.gamerfa.ir/up/gamerfa/Gamerfa/Images/i0o9o7hdxq6me0jc374w.jpg)
طبق گفته های Creative Assembly قرار است بازی ۵۰۰ نوع سرباز به خود داشته باشد و دارای ۱۸۳ نقشه ی مختلف خواهد بود که سر جمع می شود آن را دو برابر کل وسعت Total War:Shogun 2 در نظر گرفت.
بازی دارای ۱۷ نژاد مختلف است که وجود تمدن قدرتمند اشکانیان در این عنوان برای دوستداران ایرانی میتواند خاطره انگیز باشد.
Total War:Rome 2 احتمالا در اواخر سال ۲۰۱۳ منتشر خواهد شد و در انحصار PC خواهد بود.
![](http://up.gamerfa.ir/up/gamerfa/Gamerfa/Images/BridgeLogo.png)
نام : The Bridge
سازنده : Ty Taylor و Mario Castaneda
ناشر : The Quantum Astrophysicists Guild
ژانر : پازل پلتفرمر
پلتفرم : PC
تاریخ انتشار : ۲۲ Feb 2013
در سال ۲۰۱۱ بازی ـی توسط دو دانشجو به نام های Ty Tylor و Mario Castaneda ساخته شد که با نوآوری ها و خلاقیت های خود توانست نگاه خیلی از جشنواره ها و منتقدین را به سمت خود معطوف کند . نام این بازی The Bridge بود .این بازی جوایز زیادی هم از جشنواره های آن سال را کسب کرد . چند نمونه از این عناوین عبارتند از : بهترین بازی جشنواره بازی های مستقل Seattle ، کسب جایزه خلاقیت و نوآوری جشنواره Dream ، Build ، Play مایکروسافت و از همه مهم تر فینالیست شدن در جشنواره Independent Game Festival ( IGF ) .
حال بعد از دو سال وقفه بازی به صورت رسمی و توسط The Quantum Astrophysicists Guild بر روی شبکه استیم منتشر شده است و موفقیت نسبتا خوبی را کسب کرده است .
به دنبال رنگ
بازی از جایی شروع می شود که مردی زیر درختی خوابیده و شما باید با تکان دادن زمین و تعویض جهت جاذبه سیبی را بر روی سر مرد بیندازید ( اشتباه نکنید این مرد اسحاق نیوتن نیست ! ) . بعد از بیدار شدن مرد که بی شباهت با اساتید دانشگاه یا دانشمندان نیست شما کنترل این فرد و جاذبه زمین را به دست می گیرید .
نام این مرد پروفسور M.C.Escher است که بر روی محاسبات و آزمایشات فیزیکی و ریاضیات مهمی تحقیق می کند که می تواند باعث تحول در جهان هستی شود . پروفسور برای ادامه کار خود نیاز به یک فرد همراه و عالم نیاز داشت تا از او در این راه کمک بگیرد . بعد از مدت ها بالاخره پروفسور فردی را یافت که می توانست به او اعتماد کند و اسرار علمی خود را با یکدیگر به شتراک بگذارند و به نتایج مورد نظر خود دست یابند . بعد از مدتی که همه کارها به خوبی پیش می رفت و به نتایج خوبی رسیده بودند ناگهان فردی که با پروفسور همکاری می کرد ناپدید شد و همراه با آن رنگ های دنیا از بین رفته اند و برای بازگرداندن آن ها و بازگشت دنیا به حالت عادی ، پروفسور می بایست همکارش را بیابد .
در کل داستان در یک بازی پازل یا پلتفرمر در درجه اصلی اهمیت نیست و در رده های بعدی اهمیت قرار می گیرد و The Bridge هم از این قاعده مستثنا نیست و داستانی سر راست و نه چندان عمیق و درگیر کننده دارد که نشان دهنده این است که داستان بازی از دید سازندگان اهمیت کم تری داشته است . اما باز این نکته را باید متذکر شد که داستان در این نوع بازی ها در اولویت نیست .
پل سیاه و سفید است
بازی The Bridge بازی ـی پازل پلتفرمر در محیطی دو بعدی است که شما باید با کنترل جاذبه ( چرخش زمین ) و پروفسور M.C.Escher که فقط می تواند به راست یا چپ حرکت کند و قابلیت پرش را ندارد به درهایی که در هر مرحله قرار دارد ( که بعضی اوقات قفل شده است ) برسانید . کنترل جاذبه به این شکل است که همیشه جاذبه به سمت پایین صفحه است و تغییر نمی کند و شما می توانید با کلید های RT ، LT یا کلید های جهت چپ و راست کیبورد زمین یا دنیای هر مرحله را بچرخانید و با دگمه های جهت گیم پد یا WASD کیبورد پروفسور را حرکت دهید .
در خانه پروفسور اتاق ( در ) هایی وجود دارد که با ورود به هر کدام آنها ۶ در وجود دارد که مراحل بازی هستند . اولین بار وقتی وارد خانه پروفسور می شوید یک اتاق وجود دارد که با ورود به آن تنها یک مرحله قابل بازیست و باقی مراحل هم با به پایان رساندن مرحله قبلی قابل دسترس می شوند . مراحل اولیه بازی تقریبا آسان و جهت آشنایی با قوانین فیزیکی بازی است ولی در مراحل بعدی بازی معماهای پیچیده تری را تجربه می کنید که بعضی اوقات بسیار سخت هستند و چندین دقیقه فقط باید به یک مرحله فکر کنید تا راه حل معما را پیدا کنید که در این بین گوی هایی نیز وجود دارند که پروفسور نباید با آنها برخورد کند . با پیشروی در بازی قابلیت ها و عناصر جدیدی در گیم پلی بازی مانند وارونگی سیاه و سفید پروفسور گنجانده می شود که در کنار مراحل و معماهای مختلف بازی مانع از تکراری و خسته کننده شدن گیم پلی بازی می شود .
با پیشرفت در مراحل سختی نمودار سختی صعودی بازی را به عینه لمس می کنید ولی این سختی هیچ وقت باعث فراری دادن مخاطب و طاقت فرسا شدن بازی نمی شود . بیشتر مراحل بازی منطقی طراحی شده اند و با تفکر در مراحل می توان به راه حل پی برد ولی در تعدادی از مراحل فقط شیوه آزمون و خطا جواب می دهد که در کنار کنترل کمی خشک پروفسور که در بعضی اوقات از بازی روی اعصاب می رود ، یکی از نقاط ضعف بازی محسوب می شود .
در کنار این المان های گیم پلی بازی شما می توانید اگر به اشتباه یا برای آزمودن نتیجه ، کاری را انجام دادید ، می توانید با نگه داشتن B گیم پد یا کلید Space زمان را تا هر جایی که دلتان خواست به عقب برگردانید که در برخی مواقع این قابلیت بسیار مفید ظاهر می شود و مانع Reset کردن چند باره مراحل می شود که مطمئنا اگر این عنصر در بازی وجود نداشت ، بعد از چند بار تکرار یک کار در هر مرحله و انجام دوباره آن باعث فراری دادن مخاطب میشود که این قابلیت به خوبی وظیفه خود را انجام می دهد .
چشم ، چشم ، دو ابرو
بدون شک بهترین قسمت بازی بخش گرافیک و طراحی هنری بازی است ، که حتی گیم پلی نوآورانه و خلاقانه بازی را در سایه خود قرار می دهد . مراحل بازی به طور کامل دستی و سیاه و سفید طراحی شده اند که بسیار مناسب حال و هوای بازی است و بعضی اوقات باید کنترل بازی را رها کرده و فقط به تماشای بازی و پس زمینه های زیبا و سیاه و سفید بازی بنشینیم .
شاید این نوع سبک طراحی هنری بازی برای عده ای از گیمر ها خوشایند نباشد و بعد از مدتی خسته کننده به نظر برسد ولی اگر The Bridge را بدون این نوع طراحی در نظر می گرفتیم شاید این قدر تاثیر گذار و موفق نبود و تقریبا یکی از دلایل موفقیت بازی همین طراحی هنری و حال و هوای خاص بازی است که خیلی ها از این نوع طراحی بسیار راضی بودند و عده اندکی آن را پس زدند . در کل گرافیک و طراحی هنری بازی بهترین بخش بازی است که در میان بازی های مستقل یک عنوان عالی محسوب می شود .
آرامش بدون رنگ ها
موسیقی و صدا گذاری بازی در خوبی ظاهر می شود و نه ضعیف عمل می کند و نه عال که در حد یک شاهکار باشد . در کل بازی چند موسیقی ملایم پخش می شود که به خوبی با حال و هوای بازی هم خوانی دارد و باعث این نمی شود که گیمر از فضای بازی فاصله بگیرد و این ترک ها به هیچ عنوان تکراری و آزار دهنده نمی شوند و کاملا همسو با طراحی خاص بازی است که نشان دهنده موفقیت سازنده ها در این بخش است .
زمین صاف نیست …
در کل The Bridge یک بازی مستقل خوب است که بعد از چندین بار نجات دنیا و کشتن آدم بد ها ، به عنوان یک زنگ تفریح خوب محسوب می شود که ممکن است سلول های خاکستری مغزتان را به چالش بکشد . این بازی ۵۰۰ مگابایتی چیزهایی دارد که شاید در بازی ۱۰ گیگی هم نتوانید پیدایش کنید .پس اگر با بازی های Braid و Limbo یا بازی های مشابه این دو ارتباط خوبی برقرار کردید ، The Bridge را به هیچ وجه از دست ندهید .
در آخر هم این نکته را عرض کنم که بازی فعلا برای رایانه های شخصی منتشر شده ولی با توجه به ساخت آن بوسیله XNA و ساپورت کردن از گیم پدهای Xbox 360 در رایانه های شخصی ، احتمال عرضه آن در آینده ای نه چندان دور بر روی شبکه Xbox Live بسیار بالاست .
![](http://up.gamerfa.ir/up/gamerfa/Gamerfa/Images/do9y0w0zwmhnzzgx8j.jpg)
نام: Army of TWO: The Devil’s Cartel
سازنده: Visceral Games / EA Montreal
ناشر: Electronic Arts (EA)
سبک: Third Person Shooter
پلتفرم: XBOX 360 / PlayStation 3
واژه کارتل به گوش هر کسی شنیده شده است. از آشنا ترین بازی های اخیر که نبرد با این گروه شیطانی را روایت کرده، می توان به Call of Juarez: The Cartel اشاره داشت که از همه جهات به خصوص از بُعد داستانی، مورد انتقاد تحلیل گران و منتقدان واقع شد.
این بار Visceral Games سازنده ی سری بازی های محبوب و موفق Dead Space ساخت سومین نسخه AoT را بر عهده گرفت که نتیجه اش برای این IP، مشخص شدن ضعیف ترین قسمت از سری بازی های AoT شد. ویسرال با خلق دو شخصیت جدید و دادن ارتباطاتی اندک با نسخه های پیشین، سعی کرد تا روند داستانی بازی را به گونه ای تنظیم کند تا به عنوان یک شوتر غیر نظامی، ارتباط لازم با بازی برقرار شود. به همین دلیل بود که موضوع نبرد با کارتل مواد مخدر که از دهه های پیش تا به امروز رنگ پایان را به خود ندیده، محور داستان بازی باشد که البته این گزینش، آنطور که باید خواسته های سازندگان را نتیجه نداد.
علاوه بر این، تلاش های زیادی صورت گرفته تا گیم پلی بازی جذابیت بی نظیری داشته باشد اما به دلیل برخی بی احترامی ها به سبک بازی، آنطور که باید مورد استقبال واقع نمی شود.
شما را به مطالعه ی نقد و بررسی AoT: TDC دعوت می نماییم تا در جریان جزئیات حمله دو دیوانه به قلب کارتل، قرار گیرید.
پشت صحنه ی نقاب شیشه ای
خطر اسپویل داستان
داستان بازی دقیقا از ابتدا ماجرا آغاز می شود. جایی که رییس جمهور مکزیک یعنی آقای Cordova دستگیر تصرف کنندگان این کشور لاتین شده است. مکزیک توسط یکی از قدرتمند ترین کارتل های مواد مخدر به نام La Guadaña تصرف شده است. اما در آغاز گیم پلی بازی، با یک فلش بک مواجه می شویم. جایی که اثبات می شود شخصیت های قسمت های پیشین AoT یعنی Rios و Salem، دو مبارز جدید را وارد گروه Trans World Operations می کنند. آلفا (Alpha) و براوو (Bravo) دو آمریکایی الاصل وارد این گروهک ضد تروریستی خصوصی که به T.w.O متخلص است، شده اند. پس از گذارندن مرحله آموزشی خسته کننده، وارد نخستین ماموریت می شوید و پس از اتمام این ماموریت، به آغاز بازی باز می گردید. سعی در پیچیده جلوه دادن داستان در آغاز بازی با اغراق همراه شده که به هیچ وجه دلچسب نیست. چرا که عدم مخبر بودن از داستان اصلی بازی، هیچ جذابیتی برای بازیباز ندارد. علاوه بر این، داستان بازی تنها رسیدن به سران La Guadaña و آزادسازی Cordova را روایت می کند و هیچ پیچیدگی در کار نیست و القای هیجان و اتفاقات ناگهانی در اواسط و بازه ی کثیر بازی، وجود ندارد.
در میان این وقایع تنها شخصیت پردازی قوی این بازی است که شما را به گوش دادن به دیالوگ های کارکتر ها و در نتیجه، فهم داستان بازی و توجیه مراحل دعوت می کند. اگر بگوییم آلفا و براوو از یک بازی Old School وارد AoT شده اند، جندان تهی از منطق نیست.
دیالوگ های بازی تعادل خوبی بین جد و طنز بر قرار نکرده. چرا که مصیبت های آلفا و براوو در بسیاری از کات سن ها و سینماتیک ها با دیالوگ های طنز آن ها همخوانی ندارد و همین مسئله، ضعف در این مورد را رسانا است.
همچنین توقع می رفت تا صحنه ی مرگ Rios و Salem شکوه بیشتری داشته باشد چرا که در دو بازی موفق مفتخر به روایت داستان از سوی این دو شخصیت بودیم و در این دو بازی، به قدر کافی با آن ها ارتباط برقرار کرده بودیم. اما سازندگان حتی یک سینماتیک هم لایق نمایش ناراحتی ناشی از مرگ این دو شخصیت ندانستند.
![در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel news army of two tdc overkill trailer 13707 در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel](http://gamefa.com/wp-content/uploads/2013/04/news_army_of_two_tdc_overkill_trailer-13707.jpg)
و این دو دیوانه
به معنای واقعی، بکش برو جلو
پیش از این ذکر شد که این بازی به سبک خود احترام نگذاشته است. روند سریع بازی در حد و اندازه های یک شوتر معمولی نیست و حقیقت است که می توان سرعت روند گیم پلی را با یک Old School مقایسه کرد. شاید این قضیه در شخصیت پردازی آلفا و براوو تاثیر مثبت داشته باشد، اما هنگام پردازش گیم پلی، کفه ی منفی را سنگین تر می کند. علاوه بر این برخی المان های یک شوتر نظامی در این بازی موجود است؛ مانند آنتاگونیست محض و عدم وجود سیستم مدیریت. در ابتدای هر مرحله شما می توانید از سه اسلحه دلخواه در سه نوع متفاوت، گزینش کنید که به اندازه سه نفر با حدود مهارت خودتان، مهمات لازم را دارا هستید. این مسئله که از استاندارد های شوتر های نظامی است، در صورت اغراق مورد انتقاد قرار می گیرد چه برسد به AoT.
علاوه بر این یک ماد به نام over kill نیز در بهره ی شخصیت اصلی بازی واقع شده که باز هم در نا متعادل شدن روند بازی، کمک شایانی کرده است. در این حالت هر تک تیر شما پایان زندگی هدفتان را نتیجه می دهد و مرگ برایتان بی معنا می شود. هر چند استفاده از این سیستم لذت بخش است، اما عمق ماجرا over kill را یک ایراد معرفی می کند.
![در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel ao2 devils launch در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel](http://gamefa.com/wp-content/uploads/2013/04/ao2-devils-launch.jpg)
علیرغم روند سریع، قابلیت take down و چاقو زدن، کمک بسیاری به پیش برد مراحل می کند
همانند خیلی از شوتر های تیمی، در این بازی نیز در صورت صدمه دیدن هم رزمتان باید در یک بازه زمانی مشخص، به درمانش بشتابید. اصلی که برای طرف مقابل نیز صدق می کند. اما هوش مصنوعی در این بخش، ایرداداتش را بیان می کند. در اندک مواقعی علیرغم اینکه همراهتان فاصله زیادی با شما دارد، اما با سرعتی باور نکردنی و به دور از واقعیت، شما را تجدید قوا می کند. متاسفانه به به طور کلی، هوش مصنوعی بازی بالانس نیست و عدم تعادل دیده می شود. مانند این که همچون خیلی دیگر از بازی ها، می توانید LS را نگه داشته و جهت دهید و بدون اینکه کسی را بکشید، بخشی از ماموریت را به پایان برسانید؛ جالب آن است که در این حالت دشمنان و همراهتان بی خیال طرف مقابل خود می شوند!
مانند بیشتر سوم شخص ها، AoT: TDC هم از سیستم کاورگیری بهره مند است. این سیستم به شما اجازه می دهد تا مقصد کاور را مشخص کنید و با یک کلیک، به سرعت به سوی آن بدوید. مشابه آن چه که در Ghost Recon: Future Soldier دیده شد و مورد استقبال قرار گرفت. اما با این تفاوت که Frostbite 2 انعطاف لازم را در این سیستم نگنجانده است اما بطور کلی، سیستم کاور گیری این بازی، به افزون زیبایی بازی، کمک شایانی کرده است.
ضمن تاسف، یک ایراد دیگر نیز قابل ذکر است. آن هم این است که صحنه نبرد در یک محیط متمرکز است و مدت زمانی که برای نبرد در محیط معهود مشخص شده، زیاد است و در این زمان، همچون لوکاست ها در Gears of War، آقایان کارتلی مانند مور و ملخ به سوی تان هجوم می آورند.
شرایط مذکور در حالت Co-op نیز صدق می کند. توقع تغییر چندانی در این بخش را نداشته باشید اما در هر حال، انجام یک کمپین با دوستان، لذت بیشتری دارد.
![در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel ao2tdc launch 4 540x303 در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel](http://gamefa.com/wp-content/uploads/2013/04/ao2tdc_launch_4-540x303.jpg)
بکش، حرکت کن، منفجر کن
مرحله بعد….نبود؟
نمایش ابهت به سبک T.W.O و کارتل
بازی از انجین قدرتمند Frostbite 2 بهره مند است. انجینی که همیشه مورد تحسین واقع شده و در انحصار EA است. از نقاط قوت این موتور گرافیکی می توان به قدرت تخریب پذیری بالا اشاره داشت که در AoT: TDC به خوبی قابل مشاهده است و از نکات مثبتش، موثر بودن در روند مراحل و واقع گرایانه جلوه دادن محیط ها است. گرافیک فنی بازی قدرت نمایی این موتور گرافیکی را به معرض دید قرار می دهد. طراحی محیط ها و بنا ها و ساختمان ها، زمین و آسمان و در ها و دیوار ها، همگی تاکید در بی نظیر بودن گرافیک فنی این بازی دارد. اما متاسفانه باگ های گرافیکی ضد این تاکید واقع می شود. مانند اینکه برخی از اشیا کاملا ثابت بر روی هوا باقی مانند؛ یا پس از ضربه زدن به دشمنانی که در طبقات و سطوح بالاتر از شما هستند، در برخی موارد مشاهده می شود که به طرز عجیبی پس از پرتاب شدن به پایین، کاملا ایستاده و سرحال به سویتان شلیک می کنند!
طراحی چهره ها نیز قابل قبول است. اما متاسفانه حرکت اعضای صورت در کات سن ها و سینماتیک ها، چندان قوی ظاهر نشده اند و این ناهماهنگی ها حین صحبت شخصیت ها هم، قابل مشاهده است.
طراحی محیط ها نیز از یک ایراد محوری برخوردار است. این دیزاین تنها در این جهت صورت گرفته تا قابلیت کاورگیری و نشان دادن قدرت انجین بازی در تخریب پذیری، نمایش و اثبات شود در نتیجه محیط پر جزئیات (که البته گرافیک فنی تمامی برخی نامتعادل با بخش ها اصلی است) بازی، ضمیمه دورنما های بی پردازش شود و تحت تاثیر محیط قرار نگیرید.
![در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel image army of two the devil s cartel 19962 2563 0012 در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel](http://gamefa.com/wp-content/uploads/2013/04/image_army_of_two_the_devil_s_cartel-19962-2563_0012.jpg)
طراحی چهره ها پرجزئیات و چشم نواز است
![در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel Army of two devils cartel 7 در قلب کارتل شیطانی | نقد و بررسی Army of Two: The Devil’s Cartel](http://gamefa.com/wp-content/uploads/2013/04/Army-of-two-devils-cartel-7.jpg)
این است قدرت نورپردازی Frostbite 2
لاتینا!
عناوین بسیاری بوده که با نظارت مستقیم EA به مرحله ساخت و عرضه رسیده و صداگذاری مثال زدنی را معرفی کرده. از جمله ی این بازی ها می توان به دست پخت ویسرال یعنی Dead Space و یا سومین میدان نبرد اشاره داشت. اما ادامه این روند در AoT: TDC آن طور که انتظار می رفت نبود. صدا های ناشی از محیط و تخریپ پذیری ها، چندان به القای حس میدان نبرد گرم یاری نمی رساند. این مسئله در مورد انفجار ها نیز به دلیل یکسان بودن صدای حاصل، صحت دارد.
گفته شد که بازی از روند تندی برخوردار است. موسیقی لاتین و مکزیکی نیز بخش اعظمی از محوریت خود را به این روند ها اختصاص داده اما سازندگان به این ارتباط با شاخص داستان، توجه چندانی نداشتند و موسیقی بازی، بازیباز را تحت تاثیر قرار نمی دهد.
Army of Two: The Devil’s Cartel بازی است که علیرغم داشتن ایرادات قابل ذکر، لذت یک شوتر و میدان نبرد را به بازیباز القا می کند و اگر طرفدار خون ریختن با اسلحه های مدرن هستید و علاقه مند به عناوین شوتر، جا دارد تا تجربه ی این بازی را به شما پیشنهاد کنم.
تعداد صفحات : 14